سکوت..



 بعضی وقتا سکوت میکنی

چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی…
بعضی وقتا سکوت میکنی
چون واقعا” حرفی واسه گفتن نداری…
گاه سکوت یه اعتراض …
گاهی هم انتظار…
اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که
هیچ کلمه ای نمیتونه
غمی که تو وجودت داری توصیف کنه!

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:40 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

هنوز


 

دیکتــــه روزگار



نبودنت را برایم دیـکتــــــه می کنــــد



و نـُمره من



بـاز می شود . . . صــفــــــــر !



هنــــــوز . . .بعد ازچندماه



نـبودنـت را . . . یـاد نگرفتــــه ام

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:11 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

دلم ارزوی خوشبختی تورامیکند...


 

دلم حال و هوای تو روا پیدا کرده

 

حال و هوای بوییدن عطر دل انگیز وجودت

 

حال و هوای بوسه زدم بر سجده گاهت

 

تنها دلخوشی من همین تفکرات خیالی است

 

حیف که به حقیقت نمی پیوندد

 

آرزوی خوشبختی برایت میکنم....!

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:11 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

دلبسته

نمی دانم چرا اینگونه است؟


وقتی نگاه عاشق کسی به توست

 

می بینی اما


دلت بسته به مهر دیگری است


بی اعتنا می گذری


و عاشقانه به کسی می نگری


که دلش پیش تو نیست...

 

 

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:10 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

کاش....


 

خسته از روزهای تکراری

 

افسرده از بازی روزگار

 

دل زده از مردم دنیا

 

آزرده خاطر از همه

 

شکست های پی در پی

 

و .... و .... و .... و .... و

 

اینها همه تاوان است

 

تاوان یک نگاه

تاوان دروغام


 تاوان یک نگاه و لرزش دل


کاش فرصت برای امتحان کردن وجود داشت

 

....!

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:6 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

قبرم...

چگونه استـــ حال من
با غمـــ ها می سازمــــ…
با کنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ

می خــــــــــــواهمـــــــــ...
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:3 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


 

زنی که دوستش داری را به من معرفی کن


تا به او عاشق تو بودن را بیاموزم

.

.
مهم نیست آن زن من نیستم


مهم این است؛ کسی کمتر از «عشــق» به تـو نگوید!

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 8:1 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

عادت تنهایی

تنهایی را دوست دارم!


عادت کرده ام که تنها با خودم باشم،


دوستی میگفت: عیب تنهایی این است:


که عادت میکنی خودت تصمیمی بگیری،


تنها به خیابان میروی،


به تنهایی قدم میزنی.


پشت میز کافی شاپ تنهایی می نشینی


و آدمها را نگاه میکنی،


ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم!


تنها که باشی نگاهت دقیق تر میشود و معنادار،


چیزهایی میبینی که دیگران نمیبینند،


در خیابان زودتر از همه میفهمی پاییز آمده


و ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند!


میتوانی بی توجه به اطراف،


ساعتها چشم به آسمان بدوزی


و تولد باران را نظاره گر باشی.


برای همین تنهایی را دوست دارم،


زیرا تنها حسی است که به من فرصت میدهد خودم باشم!


با خودم که تعارف ندارم،


ماه هاست-به-تنهایی-عادت-کرده-ام...!

[ سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, ] [ 7:51 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

بسلامتی ردپای قلبم

ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺘﻪ ﻣﻨﻪ ﺳﺎﻗﯽ ﺑﺮﯾﺰ ...

ﭘﯿﮑﺎ ﺑﺮﻩ ﺑﺎﻻ...

ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯿﮑﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﯿﺴﺘﻦ  ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻮﺩﻥ...

ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﺭﺩ ﭘﺎﻫﺎﯾﻪ ﺭﻭ ﻗﻠﺒﻤﻮﻥ...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ ،ﺍﻣﺎ ...ﯾﻪ ﻋﻤﺮ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﻮﻥ ﻭ ﻧﻤﮏ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ !! ﺣﺮﻣﺖ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﺩﺍﺷﺘﯿﻤﻢ ﻧﮕﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﭘﺴﺮﻡ ﻭ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯼ ﻣﯿﺸﯽ ﺍﺳﻢ ﭘﺴﺮﻡ...

سلامتی پسری که به عشقش گفت : اگه بمونی میشی مادر دخترم و اگه بری میشی اسم دخترم...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯿﮑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﺎﻝ ﻣﺎ ﺑﺸﻦ ﻭ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻤﻤﻮﻥ ﻣﺎﻝ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﺪﻥ

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺭﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﻟﺒﺎﺗﻮ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻟﺶ ﺗﻨﮓ ﻧﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ:ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻮﺱ ﻣﯿﺎﺩ ﺳﺮﺍﻏﺶ...

ﺳﻼمتی اﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ؛ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ...

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﻓﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺠﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺘﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ...

[ شنبه 8 شهريور 1393برچسب:, ] [ 12:7 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

شده یچیز تودلت سنگینی کنه؟

شده یه چیزی تو دلت سنگینی كنه....؟؟؟

خیلی سخته ادم كسی رو نداشته باشه...

دلش لك بزنه كه با یكی درد دل كنه ولی هیچكی نباشه...

نتونه به هیچكی اعتماد كنه هر چی سبك سنگین كنه تا دردش رو به یكی بگه ...

نتونه آخرش برسه به یه بن بست ...

تك وتنها با یه دلی كه هی وسوسش می كنه اونو خالی كنه ...

اما راهی رو نمی بینه سرش روكه بالا می كنه آسمون رو می بینه به اون هم نمی تونه بگه...

خیری از آسمون هم ندیده

مگه چند بار اشك های شبونش رو پاك كرده...؟!

بهش محل هم نداده تا رفته گریه كنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن كرده تا كم نیاره ...

خیلی سخته آدم خودش به تنهایی خو كنه اما دلی داشته باشه كه مدام از تنهایی بناله...

خیلی سخته آدم ندونه كدوم طرفیه؟!

خیلی سخته آدم احساس كنه خدا اونو از بنده ها ش جدا كرده ...

خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می كنی داره به حرفات گوش می ده یا ...

پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده كه صدات به خدا نمی رسه....

[ جمعه 7 شهريور 1393برچسب:, ] [ 11:10 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 12 13 14 15 16 ... 135 صفحه بعد