نظر بده جون بابات!!!!!!!
داشتم مي رفتم سفر و از همسرم خواستم که مثل هميشه بعد
از دعاش به عنوان نگاهبان من پيشونيم رو ببوسه.
و بعد سوار قطار شدم.
...
وقتي قطار به ته دره سقوط کرد.
همه مردند و من هم مردم.
از بالا تلاش دکترها رو مي ديدم.
بعد از 2 ساعت دکترها گفتند بي فايده ست و رفتند.
و من ياد بوسه همسرم افتادم. و در همين لحظه از بالا ديدم
که نوری از پيشاني من بيرون امد و به قلبم فرو رفت.
2 دقيقه بعد صدای فرياد پرستاری که بالا سرم بود رو شنيدم که دکترها رو صدا مي کرد،
اما صدای فرشته مرگ که کنار پرستار بود بيشتر بود که با
نگاه نافذش رو به من گفت: خوب از دستم در رفتي ها.
شانس آوردی که قدرت من از قدرت عشق کمتره.
دو تا رفیق عاشق یک دختر میشن
دختره میگه من دوجام مشروب برای شما میارم
تو یکیش زهر ریختم ...
هرکس زنده بمونه اون با من ازدواج میکنه ...!
رفیق اولی میخوره میگه
به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه
رفیق دومی میخوره میگه
به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه
بعد دختره یه پیک میخوره میگه زهر تو این بود
میخورم به سلامتی رفاقت این دو رفیق ، كه هیچوقت به هم نخوره
بچه ها این مطلب واقعی نیستا مامانه من سواد داره این جنبه طنز داره
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ
ﻭﺍﺳﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ : ﺁﺭﯼ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ
ﻧﻮﺷﺘﻪ :ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﻦ
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ : ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻮﺷﺘﻪ :ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺻﺎﻟﺢ ﮔﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ!
نوشتم: و من الله توفیق
نوشت :دیگر گوه زیادی نخور
عشقه اصن ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﮕﯿﺮ!
حمله گوسفند عصبانی به یک زن چاق در خیابان
این آخرین نامه ی من به عشقم بود...
I sweds kdeje oired kcmer mmne do trid
یه جوری داری میخونی که انگار بلدی#@#
هرچی نوشتم پرت و چرت(چرت و پرت)بود$$$
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
توی كتاب نوشته، تنبلی كار زشته تنبل همیشه خوابه، جاش توی تخت خوابه..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تا اینجا شاعر خوب اومده بودا، بعد یهو یارو سادیسمی میگه: پاشو پاشو بیدارش كن، از تختخواب جداش كن.... آخه بگو مرض داری مگه
دوسـتـــم اس ام اس داده : اســـمِ کســـی کـــه عــاشــقــشـــی بفـــرســت
بــه ۸۱۳۳۲ جـــوابِ قشنگـــی بهــت میـــده !
منـــم فــرســتـــادم …
جـــواب اومـــده : مبلغِ ۵۰۰ تومـــان از حســـابِ شمـــا به کمیتـــه امدادِ
امـــام خمینــی هــدیه داده شـــد
من
دوستم
روابط دوستی
قتل عمد